بی نام و نشان

سعی کن تنها باشی؛ زیرا تنها به دنیا آمده ای و تنها از دنیا خواهی رفت .

بگذار عظمت عشق را درک نکنی ؛ زیرا آنقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد.

بگذار خانه ی عشقت خالی از وجود باشد ؛ زیرا اگر عشقی در آن منزل کند به ویرانه های آن هم رحم نخواهد کرد.

اما اگر عاشق شدی ؛ سعی کن تنها یک نفر را دوست داشته باشی.

سعی کن عشقی را داری عشق پاک باشد.

با خندیه او بخند و با گریه او گریه کن و تنها برای عشق خود قدم بردار.

بگو ....

بگو بگو که وقت طلوع ستاره نزدیک است

خدایا : عذرم را بپذیر

من عاشقانه تو را در نماز از خدا می خواهم

آقا...

آقا نگاهت جای آهو هاست می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست می دانم

آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست می دانم

آقا اگر تو بر نمی گردی، دلیل آن
در چشم های پر گناه ماست می دانم

جای سر انگشتان پور نورت، در این ظلمت
مانند رد باد بر شن هاست می دانم

ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری
یک باره حس بودنت زیباست می دانم
بیا مهدی
کی باز می گردی، برایم بودن با تو
زیبا ترین آرامش دنیا ست می دانم

تو باز می گردی. اگر امروز نه ، فردا
از آتشی که در دلم پیداست، می دانم

سالی گذرد بی تو، مرا روز، بیا
جان سوخت، تو ای شعله جان سوز بیا 

لبریز شده کاسه صبرم بی تو
ای از همه غایب ای دل افروز بیا