به گونه ای شگفت

مرا صدا بزن
ای خورشید فرخنده عشق
ای حقیقت هزار بهار هزار بنفشه
مرا صدا بزن تا تجربه کنم
آسمان و آفتابی دیگر
بارانی دیگر
و رنگین کمانی دیگر را

مرا صدا بزن
مرا صدا بزن
تا باغی ویران شوم
تا دوباره ، به گونه ای شگفت

دربهار عشق
بیافرینی مرا
با هزار رنگین کمان هزار بنفشه

مرا صدا بزن
مرا صدا بزن
ای خورشید فرخنده عشق

مناجات

خدایا هدایتم کن

خدایا هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا هدایتم که ظلم نکنم زیرا می دانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.

خدایا نگذار دروغ بگویم زیرا دروغ ظلم کثیفی است .

خدایا محتاجم نکن که تهمت به کسی بزنم زیرا تهمت خیانت ظالمانه ای است .

خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.

خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم که بی احترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است.

خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم .

خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.

خدایا من کوچکم؛ ضعیفم و ناچیزم؛ پرکاهی درمقابل توفان ها هستم به من دیده ای عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را به راستی بهفمم و به درستی تدبیر کنم.

خدایا دلم از ظلم و ستم گرفته است تو را به عدالتت سوگند می دهم که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار مده .

خدایا می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های مادی زندگی مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا درغوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم.

خدایا دردمندم؛ روحم ازشدت درد می سوزد؛ قلبم می جوشد؛ احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش. خسته شده ام؛ پیر شده ام ؛ دل شکسته ام ؛ نا امیدم و دیگر آرزویی ندارم ؛ احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم . خدایا خدایا به سوی تو می آیم از عالم و عالمیان می گریزم تو مرا در جوار رحمتت سکنی ده.

                                                                                                                 شهید چمران